مبانی یک استراتژی کششی
تاکتیکهای کششی جذب بازدیدکننده چند ویژگی مشترک دارند:
- هزینۀ این تاکتیکهای کششی، معمولاً بر مبنای زمان یا پرسنل سنجیده میشود و پولی بهصورت مستقیم برای جذب بازدیدکننده پرداخت نمیشود.
- تاکتیکهای کششی حول ارائهی چیزی ارزشمند شکل میگیرند. چیزی که مردم را ترغیب کند به وبسایت شما سر بزنند. اگر ارائهی این ارزش را کنار بگذارید، کشش و جذابیت شما برای مردم نیز از بین خواهد رفت.
- تاکتیک های کششی جذب بازدیدکننده
- وبلاگنویسی یا پست مهمان
وبلاگنویسی یا نوشتن پست مهمان در وبلاگ دیگران، یکی از روشهای واقعی و اثباتشده برای جذب ترافیک به محصولتان است. پستهای وبلاگی به چند دلیل یکی از مناسبترین روشهای جذب ترافیک هستند:
- پستهای وبلاگی، سرشار از کلمات کلیدی هستند و به راحتی توسط گوگل ایندکس میشوند که این امر، به استراتژی سئوی شما کمک میکند.
- پستهای وبلاگی اثر مرکب و تصاعدی دارند. یعنی هرچه بیشتر بنویسید، در طی زمان شانس بیشتری برای جذب مردم به محصول یا وبسایت خود خواهید داشت.
- وبلاگها معمولاً در زمینههایی مشخص و تخصصی فعالیت میکنند. بنابراین، با یک پست مهمان میتوانید در وبلاگی که مربوط به یک حوزه تخصصی از بازار باشد، به شدت به چشم بیایید.
- وبلاگها معمولاً از طریق سرویسهای خبرخوان یا همان RSS محتوای خود را بیش از پیش منتشر میکنند. بنابراین، در استفاده از وبلاگ یک سازوکار درونی نیز برای رساندن بهتر پیامهایتان به گوش مخاطبان تعبیه شده است.
- پستهای وبلاگی معمولاً قادرند به خوبی افراد را آموزش دهند. افرادی که آموزش کافی از محصول شما را دریافت کرده باشند، بیشتر احتمال دارد در قیف هک رشد به سمت نقطه مورد نظر حرکت کنند.
- پستهای وبلاگی میتوانند جایگاهی بهعنوان یک راهبر فکری برای شما ایجاد کنند. مردم استفاده از محصولی را ترجیح میدهند که توسط یک خبره و اندیشمند ارائه شده باشد.
- صاحبان وبلاگها همواره به دنبال پستهای میهمان بیشتر و جدیدتری هستند. این امر باعث سادهتر شدن کار آنها در اکثر موارد میشود.
وبلاگنویسی یک کار نبوغآمیز و عجیبوغریب نیست. تنها تصمیمی که باید بگیرید این است که وبلاگ خودتان را شروع کنید یا بهعنوان وبلاگنویس مهمان برای دیگران بنویسید. دلیل اصلی مهماننویسی این است که دیگر مجبور نیستید مخاطب را خودتان بهدست بیاورید، فقط باید یک پُست بنویسید و به وبلاگ دیگران تحویل دهید. البته من هم تایید میکنم که نوشتن و ایجاد یک پست وبلاگی بسیار راحتتر از جذب دیگران برای خواندن آن پست است. با این حال، بزرگترین مزیت ایجاد یک وبلاگ برای خودتان این است که میتوانید بر آن کاملاً کنترل داشته باشید.
همچنین، اگر مخاطب خودتان را به دست بیاورید میتوانید در مورد محتوایی که تولید میکنید، انعطاف و قدرت مانور بیشتری داشته باشید. حتی در آینده میتوانید تهاجمیتر عمل کرده و ترافیک ورودی را از وبلاگ به محصولتان بفرستید. با این حال، اگر شخص دیگری صاحب محتوای شما باشد و آنها را در وبلاگ خودش منتشر کرده باشد، چنین امکانی برای شما فراهم نخواهد بود.
به هر حال، تا زمانی که بر مبنای دلایلی معقول، تصمیم بگیرید که وبلاگ خود را داشته باشید یا فقط پستهای مهمان بنویسید، هیچیک از این دو تصمیم اشتباه نخواهند بود. به خاطر داشته باشید که همیشه میتوانید هر دو راه را انتخاب کنید. برای مثال شاید بهتر است با نوشتن پست مهمان شروع کنید، اما سپس وبلاگ خودتان را نیز راه بیندازید.
هر مسیری که انتخاب میکنید، باید حواستان باشد که پستهای وبلاگی توضیح و تبلیغ محصولتان نیستند. باید مردم را به آرامی و نامحسوس به سمت محصول خود بکشید، نه اینکه به آنها التماس کنید به وبسایتتان سر بزنند! اگر اهداف خود را در پستهای وبلاگی به صراحت ابراز کنید، مردم از محتوا و محصول شما فاصله میگیرند. با کمی خلاقیت میتوانید به راحتی بازدیدکننده جذب کنید، بدون اینکه پستهای شما مزهی یک پست تبلیغاتی را بدهند. همیشه پستهایتان را با مقدمهای آغاز کنید که به نحوی به محصولتان لینک شده باشد. همچنین، سعی کنید در طول پست بیشتر از یک بار به محصول خود لینک بدهید، اما این لینکدهی بجا و مرتبط باشد!
آن پستهایی که حسابی خوانده و منتشر میشوند، پستهایی هستند که بر روی عاطفهی مخاطب، یک گرایش مد روز، مسائل آموزشی یا چیزی لذتبخش و عجیب انگشت میگذارند . برای لحظهای به مطالبی که در وبلاگها توجهتان را جلب کردهاند فکر کنید. سپس آن مطالب را مهندسی معکوس کنید تا بتوانید از ویژگیهای جذاب آنها در نوشته خود بهره ببرید.
استارتاپ Buffer که در زمینه خدمات شبکههای اجتماعی فعالیت دارد (و نرخ رشد فوقالعادهای را تجربه میکند) از روش پستهای مهمان بهعنوان موتور رشد خود استفاده کرده است. لئو ویدریچ، بنیانگذار این شرکت حتی یک پست آموزشی هم در این باره نوشت که چطور از نوشتن پستهای میهمان برای رشد استارتاپ خود بهره برده است.
استارتاپ بافر از روش پستهای میهمان به عنوان موتور رشد خود استفاده کرده است.
- تولید پادکست یا پادکست مهمان
تولید پادکست یکی دیگر از روشهای کارآمد برای استراتژی کششی است زیرا صوت قابلیتهای ذاتی و جذابی در خود دارد. وقتی صحبتهای شخصی را میشنوید، در واقع یک پنجره به ذهن آن شخص در اختیار دارید که از خواندن افکار مکتوبش، بیشتر برای شما مفید و تاثیرگذار خواهد بود. پادکست نیز مثل وبلاگ، مکانیسمهای درونی مشخصی دارد (نظیر اپلیکیشنهای گوش دادن به پادکست)، اما اگر از نظر کسب ترافیک به ماجرا نگاه کنیم، تفاوتهایی نیز بین وبلاگنویسی و تولید پادکست وجود دارد:
- پادکستها به سادگی توسط موتورهای جستجو ایندکس نمیشوند.
- کلیک کردن بر روی لینکهایی مثل لینک موجود در یک مطلب وبلاگی بسیار آسان است، اما بازدید از سایتی که در یک پادکست فقط اسمش به زبان آورده شده، دشوار است.
- پادکستها از نظر تعداد، کمتر از پستهای وبلاگی هستند و معمولاً شمار مخاطبان آنها نیز از پستهای وبلاگی کمتر است.
تبدیل شدن پادکستهای شما به مجرای دریافت ترافیک، معمولاً نامحتمل است، مگر در حالتی که خیلی خلاقانه عمل کنید و کار متفاوتی در زمینه پادکست انجام دهید. در ادامه برخی ترفندهایی که میتوانید به این منظور اجرا کنید، معرفی میشود:
- هر کاری میکنید به سمت حوزهها و گوشههای تخصصی بازار بروید. احتمالاً تجربۀ تولید یا بودجۀ لازم برای رقابت با پادکستهایی که مسائل کلیِ مورد علاقه مردم را پوشش میدهند، نخواهید داشت. با این حال، میتوانید یک حوزهی محدود و تخصصی را انتخاب کنید و در آن حوزه، رقبا را کنار بزنید.
- پادکست را با هدف تولید هفتهای یک قسمت، شروع نکنید. در عوض اینگونه هدفگذاری کنید که به طور کلی میخواهید ۱۰ قسمت پادکست تولید کنید. بهتر است آن را بیشتر شبیه به یک دورهی آموزشی حول یک موضوع مشخص طراحی کنید. این موضوع باید چیزی باشد که بازار هدف شما به دنبال یادگیری آن است. با موزیکهای زیبا و مناسب برای ابتدای پادکست و جملات ابتدایی جذاب، مردم جذب پادکست شما خواهند شد و ترغیب میشوند آن را تا انتها گوش کنند. هیچوقت قول قسمتهای بیشتری را ندهید و از همان ابتدا در قسمت اول پادکست نگویید که هدف نهاییتان چیست.
- در چند پادکست بهعنوان مهمان حضور داشته باشید و سپس، از آنها بهعنوان بخشی از یک کمپین خودکار ارسال ایمیل استفاده کنید تا به لیست مخاطبان خود درباره محصولتان اطلاعرسانی بیشتری انجام دهید. همین کار را در مورد پستهای وبلاگی نیز میتوان انجام داد.
البته میتوانید روش سنتی را در پیش بگیرید و یک پادکست تولید کنید و قسمت جدید آن را نیز هفتگی منتشر کنید. در هر صورت، باید بدانید که تولید پادکست مستلزم زمان زیادی است و پادکستهای کمکیفیت ترافیک چندانی به سمت شما نخواهند آورد. بنابراین، خلاقانه عمل کنید و مثل یک هکر رشد به قضیه نگاه کنید، نه مثل یک تولیدکننده پادکست! از ابزار تولیدکنندگان پادکست استفاده کنید، اما از روشها و طرز فکرشان نه!
توئیک، پادکستی بود که یک آژانس خدمات دیجیتال تولید کرد. این پادکست فقط ۹ قسمت داشت، اما بیشتر شبیه یک دورهی آموزشی بود و در عمل هم بسیار موفق ظاهر شد.
- ایبوک، راهنماها و مقالات آموزشی
بخشی از ایجاد یک استراتژی کششی، این است که با تیم خود و توانمندی آن، کاملاً هماهنگ باشید تا بتوانید بهترین تاکتیکها را پیادهسازی کنید. برخی افراد عاشق این هستند که کارهایی کوچک را به صورت مرتب و در طی زمان انجام دهند (مثل وبلاگنویسی یا تولید پادکست)، اما برخی دیگر ترجیح میدهند انرژی بیشتری را طی فاصلههای زمانی، صرف یک هدف بزرگتر کنند و محتوایی تولید کنند که ماندگارتر هستند. این تاکتیکی قابل قبول و جاافتاده است. اسناد مکتوب بلند، معمولاً مزایای متعددی از نظر جذب ترافیک در اختیار شما میگذارند:
- ایبوکها، راهنماها و مقالات آموزشی برای بازدیدکنندگان جذابیت خاصی دارند. در واقع، نادیده گرفتن یک پست جدید وبلاگی کار راحتی است، اما وقتی یک سند مکتوب بلند بالا در مورد یک موضوع تخصصی آماده کرده باشید، نادیده گرفتن آن برای کاربران دشوار خواهد بود.
- ایبوکها، راهنماها و مقالات آموزشی از نظر مخاطبان ارزش بالایی دارند و میتوانید در قبال امکان دانلود آنها از مخاطب آدرس ایمیل دریافت کنید. به نظر معاملهی خوبی میرسد و به شما هم کمک میکند که لیست ایمیلهای خود را که در نهایت برای جابجایی کاربران در طول قیف رشد به کار خواهد آمد، بزرگتر کنید.
- ایبوکها، راهنماها و مقالات آموزشی، اگر به خوبی تهیه شده باشند و کیفیت لازم را داشته باشند میتوانند به سرعت از طریق شبکههای اجتماعی منتشر و فراگیر شوند.
- بهعنوان نویسندهی ایبوکها، راهنماها و مقالات آموزشی، شما یک راهبر فکری محسوب میشود و مردم به استفاده از محصولی که شما تولید کردهاید، بیشتر راغب خواهند شد.
- میتوانید ایبوکها، راهنماها و مقالات آموزشی را بهطور خاص برای آموزش افراد درباره محصولتان بنویسید. بدین ترتیب، بازدیدکنندگانی مطلعتر و آگاهتر خواهید داشت که احتمال تبدیل آنها به اعضا و کاربر خیلی بیشتر خواهد بود.
سرویس MailChimp، چندین راهنما در صفحه منابع خود قرار داده است که دقیقاً به همین دلایلی که در بالا گفته شد، اقدام به تولید آنها کرده است و ارزش آموزشی بالایی دارند.
- اینفوگرافیک
اینفوگرافیک میتواند مردم را ترغیب کند از محصول شما استفاده کنند زیرا این ابزار بهطور همزمان، تخصص شما و سلیقهی زیباییشناسیتان را به آنها نشان میدهد. بصریسازی، همواره ابزاری قدرتمند بوده است و محتواهای بصری بهشدت قابلیت انتشار در شبکههای اجتماعی را دارند . آدام برکلر، مدیر وبسایت Visual.ly، چند توصیه برای تهیه اینفوگرافیک دارد:
- موضوع خوبی انتخاب کنید
موضوعی انتخاب کنید که هوشمندانه، هیجانانگیز و ارزشمند باشد یا اینکه به دلایلی دیگر اهمیت پیدا کرده باشد. هر موضوعی انتخاب میکنید، حواستان باشد کسلکننده و نامربوط نباشد.
- دادههای درست را بهدست بیاورید
گاهی، افراد فرض را بر این میگذارند که مجبورند خودشان دادهها را تولید کنند، اما اغلب یک جستجوی سادهی گوگل مجموعه دیتاهای زیادی را در دسترستان قرار میدهد که از قبل آماده شدهاند.
- دادهها را تجزیه و تحلیل کنید
دادههایی را که در اختیار دارید با روحیهی پرسشگری یک روزنامهنگار بررسی کنید. دادهها را برای اینکه نیاز و مشکل شما را رفع کنند، تغییر ندهید.
- یک داستان بسازید
یک جلسهی طوفان فکری بگذارید و دریابید که این دادهها چه داستانی برای گفتن دارند. باید اعداد را به یک داستانی منسجم و قابل قبول تبدیل کنید، نه اینکه صرفاً آنها را بهعنوان مجموعهای از حقایق به کاربران ارائه دهید.
- یک مفهوم برای طراحی داشته باشید
حالا وقت آن است که روشهای تعریف داستان خود بهصورت بصری را مشخص کنید.
- طرح خود را اصلاح و بهینهسازی کنید
طرح خود را بهطور کامل تجزیه و تحلیل کنید و مطمئن شوید که همه چیز در نهایت کیفیت قرار دارد تا بتواند توجه عمومی را جلب کند.
- اینفوگرافیک را منتشر کنید
میتوانید اینفوگرافی را با استفاده از خود مخاطبانتان (نظیر لیست ایمیل، شبکههای اجتماعی و …) منتشر کنید یا اینکه از سرویسهایی مثل Visual.ly یا فروشگاههای ایرانی اینفوگرافیک استفاده کنید که بستری برای جستجوی اینفوگرافی است.
برای مثال وبسایت Everlane چند اینفوگرافیک بحثبرانگیز منتشر کرد که در حد و اندازههای خودشان، طوفانی به راه انداختند. اینفوگرافیک آنها قیمتهایی را نشان میداد که فروشگاههای لباس روی قیمت تیشرتها میکشیدند و به مشتری میفروختند. از آنجا که Everlane هم تیشرتهایی با همان کیفیت اما با قیمتی پایینتر میفروخت، سخت نیست که حدس بزنیم این اینفوگرافیک، چه تاثیر مثبتی در جذب بازدیدکنندههای هدف به سمت این فروشگاه داشته است.