استارتاپ به کسب و کارهایی گفته میشود که در جریان آن، یک ایده خام، به کمک تلاش و کوشش یک تیم به تولید یک محصول میانجامد و زمینه برای فروش آن محصول فراهم میشود. در واقع، استارتاپ تمامی مسیر از صفر تا صد را طی میکند و تمامی مراحل را به صورت آزمون و خطا یا یادگیری اصول و مبانی پایه آن انجام میدهد. حال ممکن است شروع مفهوم استارتاپ به صورت یک کار علمی خیلی پیچیده مانند یک اختراع سخت در حوزه نرمافزاری باشد، یا یک گروه بازاری تصمیم به تغییر در یک محصول خیلی ساده بگیرند و زمینه ورود آن به بازار به عنوان یک محصول جدید را فراهم کنند.
تفاوت استارتاپ با کسب و کار سنتی چیست؟
از جمله تفاوتهای محسوس استارتاپ ها باکسب و کارهای سنتی این است که استارتاپ ها مراحل رشد خود را مرحله به مرحله و گام به گام طی نموده تا به بلوغ برسند ولی کسب و کارهای سنتی ممعمولا با تزریق سرمایه، بلافاصله به مرحله فروش میرسند. از دیگر تفاوت ها اینست که برای راه اندازی یک استارتاپ باید دانش جدیدی را فرا بگیرید و به مرور زمان آن را توسعه دهید ولی در کسب و کارهای سنتی ممکن است تمام مراحل کار را به صورت تجربی فرا گرفته و وارد بازار کار شوید. استارتاپ ها با توجه به مبانی علمی، توسعه پیدا می کنند و همین مورد از اصلی ترین وجوه تمایز آنها نسبت به کسب و کارهای سنتی است.
تاریخچه استارتاپ
اگر بخواهیم به تاریخچه استارتاپ بپردازیم، مطمئناً میتوان شروع آن را با شروع تمدن در بین انسانها و خرید و فروش محصولات مختلف گره زد. اما آغاز استفاده از مفهوماستارتاپ به سال حدود 1911 میلادی برمیگردد که آغاز آنها با شرکتهای سیلیکون ولی شروع شد. یکی از مهمترین محصولات این شرکت، استارتاپ آی بی ام بوده است. این استارتاپ در سالیان بعد موفق شد که خود را به عنوان یکی از غولهای تولید کننده نرم افزار در دنیا معرفی کند.
یکی دیگر از قدیمیترین و موفقترین استارتاپ های دنیا، شرکت اپل است که توسط استیو جابز راهاندازی شد و همه شما با نحوه به وجود آمدن و سختی کشیدنهای این فرد در به نتیجه رساندن این استارتاپ آشنا هستید. اما یکی دیگر از استارتاپ های معروف جهان که همه ما با آن درگیر هستیم، استارتاپ گوگل است که ایده آن در سال 1997 مطرح شد و در سال 1998 آغاز به کار و محصول خود را نموده کرد. امروزه میتوان موتور جستجوی گوگل را به عنوان پیچیدهترین و قویترین موتور جستجو در جهان معرفی کرد.
مراحل راه اندازی استارتاپ
برای راه اندازی یک استارتاپ، مراحل زیر باید به طور دقیق دنبال شود:
- ایدهپردازی
مفهوم استارتاپ از یک ایده شروع میشود، این ایده ممکن است خلاقانه و جدید بوده و یا ممکن است برگرفته از یک کسبوکار خارجی یا داخلی باشد. به عنوان مثال، قرار نیست که همیشه یک کسبوکار جدید برمبنای یک اختراع جان بگیرد، شاید یک فرد خلاق بتواند با تغییر کوچکی در یک فلاسک چای، توجه مشتریان را به آن جلب کرده و آن را به عنوان محصول بفروشد.
اگر در اینترنت کلمه بهترین ایدههایاستارتاپی را جستجو کنید، احتمالاً به گزینههای متعددی میرسید که برخی از آنها در نگاه اول مسخره یا نشدنی به نظر میرسد، اما میبینید که گروهی از جوانان پر تلاش توانستهاند همین ایدههای مسخره را به کسب درآمد برسانند و اکنون در چندین نقطه دنیا به فعالیت مشغولن هستند. پس هیچ وقت برای ایدهپردازی در حوزه کارآفرینی، نترسید.
- تحقیق و تعیین نقشه راه
دومین گامی که برای تحقق بخشیدن به مفهوماستارتاپ باید برداشت، برداشتن یک کاغذ سفید و نوشتن نقشه راه است. در واقع این یک طرح خام از ایده و مسیر کلی آن است و باید در آن مشخص شود که در آینده باید به چه نقطهای رسید. همانطور که گام اول با ایده پردازی برداشته شد، بهتر است کمی خیال پردازی کرد و هدف خود را تا نهایت ممکن پیش برد.
بعد از مشخص شدن هدف نهایی، زمان آن رسیده است که این مسیر به چندین مسیر کوتاهتر شکسته شود و در واقع چندین هدف کوتاه و بلند برای خود در نظر گرفت. به عنوان مثال اگر قصد دارید به یک شهر دیگر سفر کنید، باید در مسیر خود مشخص کنید که به کدام یک از روستاها یا شهرستانها خواهید رسید و هدف شما در آنجا چیست.
در مرحله بعد، باید تحقیق کرد. داشتن یک ایده خام خوب است، اما به همان اندازه خطرناک است و ممکن است شما را از مسیر خارج کند. تحقیقات شامل بررسیهای مختلف در مورد محصول و همچنین استقبال مشتریان از این محصول است.
3. ثبت ایده و ادعای مالکیت
مرحله قبل نباید از محدوده خانواده و آشنایان قابلاعتماد بیشتر شود، دلیل این موضوع هم ساده است، جلوگیری از افشای ایده.
فراموش نکنید که ایده یک چیز جدید است و ذهن افراد مختلف با یکدیگر متفاوت است. شاید شما به یک ایده رسیده باشید که افراد دیگر هرگز به آن فکر نکردهاند.
بنابراین در مرحله سوم از راه اندازی استارتاپ باید به سراغ ثبت ایده و ادعای مالکیت آن رفت. اگر ایده تکراری و برگرفته از سایر شرکتها و کسبوکارهای ملی و بین المللی است، کار چندان سخت نیست و برای ثبت آن نیازی به مراحل سختی وجود ندارد. اما در برخی موارد شاهد اختراع و ایدههای خلاقانه از طرف افراد هستیم که در سطح ملی وحتی بین المللی، نمونههای مشابه ندارند. اگر ریسک افشای آن پذیرفته شود و آن با افراد مختلف در میان گذاشته شود، احتمال سرقت ایده وجود دارد و شاید افرادی امکانات لازم برای سریعتر به نتیجه رساندن آن را داشته باشند.
برای ثبت اختراع و ایده نوآورانه خود، باید به سراغ پایگاه اطلاع رسانی مرکز مالکیت معنوی به آدرس اینترنتی http://iripo.ssaa.ir رفته و مراحل ثبت اختراع خود را انجام داد تا بتوان نسبت به مالکیت آن ادعا نمود. تمامی مراحل انجام ثبت اختراع در این وبسایت آموزش داده شده است پس از انجام و ثبت آن، یک گواهی ثبت اختراع صادر میشود که میتوان به استناد آن ادعای مالکیت داشت.
- تهیه نمونه اولیه
ایدههای مختلفی در قالب مفهوم استارتاپ تعریف میشوند که اجرای هر کدام از آنها مسیر متفاوتی دارد. برخی از این ایدهها، خدماتی هستند و نیازی به تهیه نمونه اولیه ندارند، برخی دیگر شامل نمونههای آزمایشگاهی میشوند، که این اصلیترین گام مربوط به تهیه نمونه اولیه است.
پس در ابتدا باید مشخص شود که محصول نهایی چه خواهد بود و آیا امکان تولید نمونه اولیه از آن وجود دارد یا خیر؟ باید به این نکته توجه داشته داشت که:
- ایدههای خدماتی، نیازی به تولید نمونه اولیه ندارند، اما تحقیقات در آنها لازم است؛
- ایدههای آزمایشگاهی به تولید نمونه اولیه وابسته هستند و تحقیقات نیز در آنها لازم است؛
- ایدههای اینترنتی برای تولید نمونه اولیه سادهتر هستند و باید با سرعت بیشتری انجام گیرد؛
- تولید نمونه اولیه برای یک محصول خاص سختتر است و باید از افشای آن جلوگیری شود؛
- تولید نمونه اولیه برای یک محصول باید همراه با تحقیق در مورد بازاریابی و نیاز مشتریان باشد.
پس اگر مشخص شده است که محصول نهایی به چه صورتی است، باید بررسی شود که عکس العمل افراد جامعه نسبت به نمونه اولیه آن به چه صورت است. در این مرحله با تولید تعدادی نمونه اولیه با کیفیت، تست بازار انجام میشود که در ادامه مفصل تر بیان میگردد.
- عرضه نمونه به جامعه هدف کوچک و بررسی بازار
در گام دوم پیشنهاد شد که باید ایده خود را به افراد نزدیک و خانواده خود نشان داد و نظر آنها بپرسید. اما در این مرحله، با توجه به این که ایده ثبت شده است و میتوان ادعای مالکیت داشت، میتوان جامعه هدف خود را توسعه داد. پس نیاز است چند مورد یا نمونه اولیه را تولید کرد (در مورد محصولات فیزیکی بهتر است 100 نمونه باشد)، و آنها را در اختیار جامعه هدف قرار داد و همزمان با آن، یک فرم نظرسنجی نیز در اختیار آنها قرار داد. سپس از افراد مختلف درخواست شود که از محصول مورد نظر استفاده نموده و در مورد شرایط مختلف آن نظر دهند.
فرم نظرسنجی میتواند شامل موارد زیر باشد:
- کیفیت کاری محصول؛
- کیفیت ظاهری محصول،
- کیفیت خدماتی محصول؛
- قیمت محصول؛
- پیشنهاداتی برای بالا بردن کیفیت محصول؛
- میزان تمایل مشتریان به محصول؛
- احتمال موفقیت محصول در بازار؛
- نیازها و نواقص عملکردی محصول.
تهیه این فرم نظرسنجی تا حدود زیادی سلیقهای است و تحت تأثیر نوع محصول و خدمات آن ممکن است تغییر کند. ولی همیشه باید سعی شود که از جامعه هدف پیشنهادهای مختلفی دریافت نموده و از آنها درخواست شود خیلی سریع و بدون رودربایستی در مورد محصول، نظر دهند. این نظرات در گامهای بعدی به فعالیتهایاستارتاپ کمک خواهد کرد و از اصلیترین عوامل موفقیت استارتاپها به شمار میرود.
- ثبت ایده و محصول
در مرحله قبل، ایده موردنظر به ثبت رسیده است و این شانس به استارتاپ داده شده که در مورد مالکیت آن ادعا داشته باشد. اما این ادعا نمیتواند شامل محصولات به دست آمده از آن باشد و ممکن است افرادی از محصولات مشابه با آن یا حتی از ویژگیهای بهتر آن استفاده نمایند. پس باید در مراجع قانونی نسبت به ثبت ایده و محصول خود اقدام نموده و اطمینان حاصل شود که شخص دیگری حق مالکیتی نسبت به محصول ندارد.
مقدمات انجام این کار نیز همانند مراحل ثبت اختراع است و میتوان از پایگاه اطلاع رسانی مرکز مالکیت معنوی این کار را انجام داد تا از مراحل بعدی و از کپی نشدن محصول مطمئن شد.
- پیدا کردن سرمایهگذار
یکی از مهمترین مراحل و شاید بزرگترین چالش برای راه اندازی استارتاپ، پیدا کردن یک سرمایهگذار برای ایده است که بتواند ریسک سرمایهگذاری بر روی یک ایده نو را بپذیرد. در بالا به این نکته اشاره شد که استارتاپ ها همیشه با ایدههای نو شروع نمیشوند و ممکن است برخی از آنها با ایدههای تکراری یا ایدههای پیادهسازی شده در سایر کشورها اجرا شوند. بنابراین، شاید امکان پیدا کردن یک سرمایه گذار بعد از مدتی وجود داشته باشد، اما لازم است که نحوه سرمایه گذاری آنها نیز مشخص شود.
استارتاپ ویکند چیست؟
یکی از مباحث مهمی که در رابطه با مفهوم استارتاپ وجود دارد، استارتاپ ویکند است که یک گردهمایی به صورت آموزشی و تجربی برای کارآفرینان و افراد ایدهپرداز است تا در جریان آن بتوانند ایدههای خود را با یکدیگر در میان گذاشته و آنها را در معرض قضاوت داوران و مربیان قرار دهند. این برنامه از این جهت اهمیت دارد که تعداد افراد شرکت کننده در آن زیاد است و در کشورهای معتبر دنیا اجرا میشود. کشور ما نیز هر ساله این برنامه را اجرا مینماید.
روند اجرای استارتاپ ویکند بدین صورت است که افراد شرکت کننده از عصر پنجشنبه در یک محل گرد هم میآیند و ایدههای خود را مطرح میکنند. به کسانی که ایده دارند، 60 ثانیه وقت داده میشود تا در مورد ایده خود صحبت کرده و توجه شرکتکنندگان را به آن جلب کنند. پس از مطرح شدن هر کدام از این ایدهها، افراد شرکتکننده به یکی از این تیمها جذب شده و در کنار یکدیگر زمینه تجاریسازی ایده مورد نظر را فراهم میکنند. تمامی این مراحل طی سه روز انجام میشود و گردهمایی در ساعت 9 شب یکشنبه هفته بعد به پایان میرسد.
مراسم اختتامیه این گردهمایی شامل معرفی ایدههای برتر و استارتاپ های برتر است که شامل افرادی میشود که توانسته باشند بهترین راهکار ممکن را برای تجاریسازی محصول مورد نظر معرفی کنند. این برنامه در 54 ساعت برگزار میشود و افراد میتوانند از بین شرکتکنندگان، تیم خود را تشکیل دهند. گردهمایی استارتاپ ویکند یکی از بهترین ابزارها برای عملی کردن مفهوم استارتاپ در سطح جامعه است و معمولاً هر ساله برخی از این ایدهها توسط منابع مالی مورد حمایت قرار میگیرند.
انواع مدل های کسب و کار در استارتاپ ها
یک طرح کسبوکار شامل ایده کسبوکار و جزییاتی شامل اینکه چطور استارتاپ میخواهد تبدیل به یک کارآفرین بزرگ بشود و … میباشد، این طرح معمولا ساده و قابل فهم است و معمولا بر روی یک قطعه کاغذ یا داخل یک فایل کامپیوتری نوشته میشود. نکته این است که:
- ایده و طرح کسبوکار نباید از ذهن استارتاپ پاک شود، بنابراین باید توسط استارتاپ مکتوب گردد.
- طرح کسبوکار، حاوی تمام جزییات در مورد اجرای ایده کسبوکار میباشد.
- در حقیقت، هر کسبوکاری که در ذهن شما است، نیاز به یک طرح کسبوکار دارد.
پیش تر، طرحهای کسبوکار سنتی بسیار طولانی بودند، اما امروزه با حذف موارد غیرضروری در طرح کسب و کار تنها به مسائل مهم و کلیدی پرداخته میشود. به عنوان مثال، مراحل کلیدی، هزینههای کسبوکار و جریانهای درآمد، شرکا و منابع مالی، هزینهها و مخارج، فعالیتهای کلیدی و مسئولیتهایی که برای رشد کسبوکار مهم هستند به صورت فهرستوار نوشته شوند.
طرح کسبوکار باید انعطافپذیر و قابل اتکا باشد. اکثر اوقات با گذر زمان برنامههای استارتاپها تغییر میکند. بنابراین نیازی نیست در ابتدای کار خیلی حساسیت به خرج داد. در عین حال باید توجه داشت که طرح کسبوکار همه چیز نیست. ابتدا باید تفاوت برنامه کسبوکار، مدل کسبوکار و الگوی کسبوکار را بررسی نمود.